کارجدید
تا دست به کیبورد میشم حسم میپره کلا من این مدلیم بهشم عادت کردم تموم زندگیم رو حسم میگذره حتی حرف زدنم .راه رفتنم . خوابیدنم .یه سری اتفاقایی عین فرفره اطرافم میگذره اول میخواستم کنترلشون کنم ولی الان حسشو ندارم میخوام که همینطوری که هست بگذره.درکل فقط میخوام که بگذره.چون حوصله رصد کردنشونو ندارم.چه روزای خوبیه وقتی محل کارت جایی باشه که دورتادورش فضای سبز وده قدم جلو ترم دریا .این تنها راه حل آرامشم بود که تو سیر مسیر کاریم به اونجا رسیدم.چند وقتیه تو یه شرکت نرم افزاری مشغول کارم که کارش راه اندازی وپشتیبانی نرم افزاره که من فعلا مسول راه اندازی نرم افزار بایگانی تو شهرداری کلارآباد(چالوس)مشغول به کارم . 6 ماهی کارمون طول میکشه تو کلارآباد که واسه همین امکاناتمونو فراهم کردن. یه سوئیت دنج و فضای سبز شهرداری ودریا...کلا خوبه .بیشتر بخاطر دریاش چون تنها چیزیه که آرومم میکنه.
نمک آبرودم که 5 کیلومتر باما فاصله داره آخر هفته هامیریم.همونجام باشگامو شروع کردم.هر روزم که یه مدل غذا میخوریم تموم غذاهایی که نخورده بودم امتحان کردم دیشب شنیسل مرغ خوردم جالب بود.
نمک آبرودم که 5 کیلومتر باما فاصله داره آخر هفته هامیریم.همونجام باشگامو شروع کردم.هر روزم که یه مدل غذا میخوریم تموم غذاهایی که نخورده بودم امتحان کردم دیشب شنیسل مرغ خوردم جالب بود.
وجب به وجب قدم به قدم میرسم به اوج
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۸:۱ ب.ظ
توسط محمود
|